آشنایی با موضوع

دلبستگی (Attachment) مفهومی است که ریشه در کارهای کردار شناسان دارد و دارای بار مفهومی روان تحلیل گرایانه نیز است. از جمله مهم‌ترین عواملی که تعیین کننده شخصیت فرد در بزرگسالی است رابطه او با مراقب یا مادرش است وجود یا عدم وجود این رابطه و همچنین چگونگی و کیفیت این رابطه بین نوزاد و مراقب او مورد توجه بسیاری از روانکاران و روانشناسانی نظیر فروید، ملانی کلاین، سالیوان، اریکسون و بولبی قرار گرفته است؛ که در این بین بولبی به طور منظم و منسجم به مطالعه و بررسی این رابطه تحت عنوان دلبستگی پرداخته است. بولبی تاکید می‌کند که هیجان‌ها جزء اساسی دلبستگی هستند و نیز کودکان با سبک دلبستگی ایمنی دارای تجارب سرشار از ایمنی و به دور از اضطراب مختل کننده هستند و در مقابل، کودکان با سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دو سوگرا) دنیا را محیطی ناامن واسترس‌زا تصور کرده و توانایی موثر و سازنده‌ با مشکلات و موقعیت‌های تنش‌زا را ندارند. دلبستگی برای اشاره به روابط اجتماعی-عاطفی محکم و دایمی به کار می‌رود. کودکان تمایل دارند به برخی اشخاص به ویژه مادرشان بچسبند و در حضور ان‌ها احساس امنیت کنند. بر اساس این نظریه، وابستگی کودک به مادر دارای یک کارکرد هستی زایانه برای بدست آوردن یا حفظ کردن احساس امنیت است. برخی حیوانات به ویژه پرندگان لانه گریز هستند و بچه‌های ان‌ها بلافاصله پس از انکه به دنیا می ایند یا سر از تخم در میاورند، از لانه بیرون می‌روند و غذای خود را خودشان به دست میاورند. مثلاً جوجه اردک و جوجه مرغ، از همان بدو تولد خودشان غذا می‌خورند، اما با این حال باز هم به دنبال مادرشان می‌روند. احساس راحتی از حضور مادر نمی‌تواند به دلیل نقش وی در تغذیه بچه‌ها باشد. سری ازمایش‌های بسیار معروف دربارهٔ میمون‌ها نشان داده است که در رابطهٔ مادر-فرزند، نیازهای دیگری، جز نیاز به تغذیه وجود دارد. به طور کلی کودکان با سبک دلبستگی ایمن خواهان تعامل و همکاری و رفتار چسبندگی به مراقب خود بوده و در حضور او احساس راحتی می‌کنند. کودکان با سبک دلبستگی اجتنابی از این که به رابطه دوسویه با مراقب خویش بپردازند اجتناب کرده و رفتاری حاکی از عدم راحتی نشان می‌دهند. در نهایت کودکان با سبک دلبستگی ناایمن دو سو گرا رفتار متعارض با مراقب خویش نشان می‌دهند، که از یک طرف خواهان گرایش به مراقب و تعامل با او بوده و از سوی دیگر خواستار گریز یا اجتناب از او هستند. می‌توان گفت یکی از عوامل شکل‌گیری شخصیت در بزرگسالی کیفیت دلبستگی در زمان کودکی فرد می‌باشد؛ از این رو پرداختن به نظریه دلبستگی می‌تواند راهی برای مطالعات موردنظر در زمینه رشد و شکل‌گیری شخصیت افراد در آینده باشد. پیدایش دلبستگی و رشد آن را می‌توان از دیدگاه‌های روان تحلیل‌گری، کردار شناسی و رفتارگرایی بررسی نمود. همه این نظریه‌های تحولی به گونه‌ای به رابطه اولیه کودک- مادر و تأثیر سازنده یا مخرب آن بر هیجانات، عواطف و رفتار و در مجموع شخصیت کودکی و بزرگسالی افراد تاکید داشته‌اند.
در این صفحه تعداد 1212 مقاله تخصصی درباره دلبستگی که در نشریه های معتبر علمی و پایگاه ساینس دایرکت (Science Direct) منتشر شده، نمایش داده شده است. برخی از این مقالات، پیش تر به زبان فارسی ترجمه شده اند که با مراجعه به هر یک از آنها، می توانید متن کامل مقاله انگلیسی همراه با ترجمه فارسی آن را دریافت فرمایید.
در صورتی که مقاله مورد نظر شما هنوز به فارسی ترجمه نشده باشد، مترجمان با تجربه ما آمادگی دارند آن را در اسرع وقت برای شما ترجمه نمایند.
مقالات ISI دلبستگی (ترجمه نشده)
مقالات زیر هنوز به فارسی ترجمه نشده اند.
در صورتی که به ترجمه آماده هر یک از مقالات زیر نیاز داشته باشید، می توانید سفارش دهید تا مترجمان با تجربه این مجموعه در اسرع وقت آن را برای شما ترجمه نمایند.
Elsevier - ScienceDirect - الزویر - ساینس دایرکت
Keywords: دلبستگی; Teoría polivagal; Tono vagal; Embodiment; Presencia terapéutica; Apego; Polyvagal theory; Vagal tone; Embodiment; Therapeutic presence; Attachment;