اشکهای رویا میرعلمی: وقتی تئاتر از زندگی واقعیتر شد!
رویا میرعلمی، بازیگر شناختهشده تئاتر و تلویزیون، در پستی احساسی در فضای مجازی، تجربه خود از بازی در نمایش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» را با مخاطبانش به اشتراک گذاشت. این پست پس از رویارویی میرعلمی با «افسانه نوروزی» واقعی، زنی که داستانش الهامبخش این نمایش شده، منتشر شد.

داستان افسانه نوروزی
میرعلمی در این پست به شرح شخصیت افسانه نوروزی، که او نقشش را ایفا میکند، میپردازد. او افسانه را زنی معرفی میکند که در برابر تلاش برای تجاوز مقاومت کرده و در نهایت با ۲۷ ضربه چاقو مرد متجاوز را، که فردی صاحب قدرت و مأمور اطلاعاتی در کیش بود، به قتل رساند.
میرعلمی در این باره نوشت:
«امشب اشک ریختم. یکماه و چند روز است که "افسانه نوروزی" را در نمایش عامدانه، عاشقانه، قاتلانه بازی میکنم؛ زنی که به خاطر شرافتش، به خاطر دفاع از تن و روحش، در برابر دستی که میخواست حرمتش را لکهدار کند ایستاد. آن هم برابر مردی که صاحب قدرت و مأمور اطلاعات در کیش بود و قصدش تجاوز. زنی که با بیستوهفت ضربه چاقو مردی را از پا درآورد که خیال میکرد قدرتش میتواند حرمت یک زن را به اسارت بگیرد. هر شب، روی صحنه، این زن را نفس میکشیدم، دیالوگش را میگفتم، وقتی میگفت: "چوبهی دارم را میبوسم، چون سند شرافت من است" من هم با او میرفتم پای دار. زنی که محکوم شد به اعدام و من لحظات تنهایی و بی کسیاش را هر شب روی صحنه زندگی میکردم. برای فرزندانش هر شب اشک ریختم که قدِ یک جنگِ هشت ساله محروم شده بود از دیدارشان.»