آشنایی با موضوع
خواندن، فرایند شناختی از رمزگشایی نمادهایی نوشتاری فکر یا گفتار در استنتاج معانی از متن است. (همانطور که در خواندن یک کتاب یا خواندن موسیقی)
حصول توانایی در این زمینه مستلزم کسب مهارتهای زیر است:
بازشناسی حروف، کلمهها و جملههای زبان در یک نوشته.
درک معنای عناصر مذکور و کشف روابط معنایی موجود میان آنها که در نهایت به درک پیام جمله و متن منجر میشود.
خواندن مهارتی است که به وسیلهٔ آن میتوان از مطالب نوشتنی کسب اطلاع کرد. به شکل کامل ترمی توان گفت؛ خواندن فرایند فعالی است که خواننده، از طریق آن به پیامی که درون نوشته موجود است پی میبرد و خواننده مرتباً بر اساس آنچه قبلاً یاد گرفته در پی کشف چیزهای تازه است. سوادِ خواندن یکی از مهمترین تواناییهایی است که فراگیران [دانش آموز] در طول یادگیریهای خود در سالهای اولیهٔ دبستان کشف میکنند و در رشد هر کودک نقش حیاتی دارد. این توانایی اساس یادگیری را در موضوعات دیگر نیز فراهم میسازد. همچنین این توانایی میتواند برای خلاقیت و رشد فردی و اجتماعی به کار رود. خواندن از جمله وسایل مهم فهمیدن در دنیای کنونی است. فرد میتواند نتیجه تحقیقات و مطالعات دیگران را که مدتها به درازا کشیده است از طریق خواندن در مدت کوتاهی فرابگیرد. خوب خواندن از عوامل مهم پیشرفت و سرگرمی و لذت بردن و رفع خستگی میباشد.
هدف اصلی نوشتن، ارسال پیام؛ و هدف اصلی خواندن، دریافت آن پیام است. حوزهای پژوهشی به نام مطالعات خوانایی به بررسی احتمال موفقیت خواننده در خواندن و درک نوشتهها میپردازد و موضوع خوانایی را از ابعاد مختلف بررسی میکند.
ادبیات نیز در تدریس "خواندن" نقش بسزایی دارد. نباید تصور کرد که یک قطعه ادبی، صرفاً به خاطر ویژگی های زیبا شناختی، موضوع، شهرت یا تأثیر بر مخاطبان، تدریس یا خوانده می شود، بلکه استفاده از آن با هدف مهم تری انجام می گیرد. یک اثر ادبی می تواند باعث انگیزش خواندن در بسیاری از مردم عادی و تحصیلکرده شود و این مهارت مهم را در افراد جامعه گسترش دهد. بنابراین، فرایند استفاده از ادبیات در آموزش "خواندن"، با آنچه مردم، دانشجویان و معلمان در ذهن دارند و آن را یک کار آموزشی خاص می دانند که باید در کلاس درس انجام پذیرد، کاملاً متفاوت است. آنگونه که ویلیامز (1965) می گوید: "ادبیات مجموعه یا گلچینی از فرهنگ است و مؤسسات آموزشی با آموزش ادبیات، زبان آموزان را به سوی زیباترین آثار و مطالب زبان هدایت می کنند". در این تلاش، نباید ادبیات را بیش از حد تخصصی کرد و مانع استفاده زبان آموزان شد. نامناسب یا نامربوط دانستن ادبیات با زبان کودکان، کار صحیحی نیست. نادیده گرفتن ادبیات در تدریس زبان و تأکید بیش از حد زبان شناسانه و کاربردهای اصول آن، ذوق ادبی را نابود می کند.
بنابراین، برای رشد آموزش زبان و بخصوص مهارت خواندن، ادبیات باید جایگاه ویژه ای در برنامه های آموزشی داشته باشد. افرادی چون کاکس (1992) معتقدند که قدرت استفاده از زبان و رشد و گسترش آن، به دانش فرد از تاریخ و ادبیات زبان بستگی دارد. بحث درباره میزان کارآیی و قدرت ادبیات در بسط زبان آموزی، نکته ای است که به تحقیقات و رویکردهای تحلیلی و آماری نیاز دارد و باید در این مورد فعالیت بیش تری انجام گیرد. وظیفه معلمان کمک به شناساندن بهتر این زمینه علمی و بالا بردن درک زبان آموزان از آن است. درک معنی، گسترش قدرت شناخت و فرایند تشخیص تغییر و تضاد مفهوم کلمات و عبارات در متون و محتواهای گوناگون، یکی از ضرورت های خواندن و ماهر شدن در این کار است. خواندن راهی است برای کمک به زبان آموزان، برای "درک انتقادی" جهان و محیط اجتماعی آن ها. زبان آموزان باید با فرایند انتقال معنی این ارزش های اجتماعی آشنا شوند و راه های بیان آن را در نوشتار بیاموزند. امروزه نظریه های آموزشی بر این عقیده تاکید دارند که: " تسلط بر زبان و تبحر در استفاده از آن، نوعی قدرت است.
در این صفحه تعداد 1170 مقاله تخصصی درباره خواندن که در نشریه های معتبر علمی و پایگاه ساینس دایرکت (Science Direct) منتشر شده، نمایش داده شده است. برخی از این مقالات، پیش تر به زبان فارسی ترجمه شده اند که با مراجعه به هر یک از آنها، می توانید متن کامل مقاله انگلیسی همراه با ترجمه فارسی آن را دریافت فرمایید.
در صورتی که مقاله مورد نظر شما هنوز به فارسی ترجمه نشده باشد، مترجمان با تجربه ما آمادگی دارند آن را در اسرع وقت برای شما ترجمه نمایند.
در صورتی که مقاله مورد نظر شما هنوز به فارسی ترجمه نشده باشد، مترجمان با تجربه ما آمادگی دارند آن را در اسرع وقت برای شما ترجمه نمایند.