آشنایی با موضوع
فرزندپذیری نهادی قانونی است که به موجب آن رابطه خاصی بین فرزندپذیر و کودک به وجود میآید. این امر در طول تاریخ حقوق به عنوان یکی از روشهای حمایت از کودکان بیسرپرست وجود داشتهاست.
گر قانونش را بخواهید فرزند خواندگی یعنی اعطای سرپرستی کودکان بدون سرپرست شناخته شده تحت سرپرستی سازمان بهزیستی به خانواده های متقاضی که واجد شرایط قانون جاری حمایت از کودکان بی سرپرست باشند. اما به زبان ساده یعنی یک زوج جوان که توانایی بچه دار شدن ندارند یک کودک بی سرپرست را به فرزندی بپذیرند.
طبق قانون سازمان بهزیستی، کودکانی به فرزندی سپرده می شوند که والدین یا جد پدری آنها، شناخته شده نباشد، یعنی بچه هایی نباشند که به هر دلیلی به طور موقت در پرورشگاه زندگی می کنند و قرار است به خانواده شان بازگردانده شوند. از طرف دیگر این کودکان باید تحت سرپرستی سازمان بهزیستی قرار گرفته باشند، به عبارتی قبل از سپردن کودکان به پدر و مادر جدید باید از طریق مراجع قضایی سرپرستی آنها به سازمان بهزیستی سپرده شده باشد.
تاریخ
فرزندپذیری در گذشته بیشتر معطوف به منافع اقتصادی و سیاسی فرزندپذیر بود. فرزندخواندگی در روم و تبنی در حجاز چنین هدفی را دنبال میکرده است. فرزندپذیری به عنوان شیوهای برای تشکیل خانواده و مراقبت از کودکان، پدیدهای نوظهور است.
قانون حمورابی در ۱۷۵۰ پیش از میلاد به تفصیل حقوق فرزندپذیری را بیان کرده است. فرزندپذیر باید پیشه خود را به فرزندخوانده بیاموزد؛ پدرومادر زیستی نمیتواند مدعی کودک بشود. فرزندخوانده نیز حق ندارد منکر رابطه پدرومادری با فرزندپذیر بشود، مگر این که فرزندپذیر در آموزش پیشهاش به او تعلل کند.
قانون حمورابی هر چند به صراحت زنان را از فرزندپذیری منع نکرده است اما فرزندپذیری را مختص مردان میداند و به مردان مجرد نیز اجازه فرزندپذیری میدهد. با توجه به تاکید بر آموزش پیشه نیز بر پسرخواندگی تاکید دارد. در این قانون امنیت اقتصادی فرزندخوانده نیز با ارث برابر با فرزندان زیستی و پرداخت بخشی از ارث به فرزندخوانده در صورت راندن وی، تضمین کرده است.
فرزندپذیری در قانون روم امری مرسوم است و برای تقویت ارتباطات سیاسی و حفظ اموال به کار میرود. در روم پسرخواندگی در بین اشراف رایج بوده است. پسرخواندگی باید مورد تایید مجلس یا امپراتور قرار میگرفت. فرزندخوانده فردی آزاد و بالغ و فرزندپذیر بالای ۶۰ سال داشته است مگر این که نابارور باشد. بسیاری از امپراتورهای روم فرزندخوانده بودند. تراژانوس، فرزندخوانده نروا بود و پس از او نیز فرزندخواندهاش هادریانوس امپراتور روم شد. هادریانوس نیز در سال ۱۳۸ میلادی، آنتونیوس پیوس ۵۲ ساله را چند ماهی پیش از مرگش به فرزندی گرفت تا امپراتور جدید روم بشود. پس از پیوس نیز دو فرزندخوانده وی امپراتور روم شدند. به نظر میرسد فرزندخواندگی در روم راهی برای تعیین جانشین و وارث است.
در هند قدیم دوازده نوع رابطه پسر و پدری تعریف شده است که در برخی از آنها رابطه زیستی بین والدین وجود ندارد. هدف از فرزندپذیری اطمینان از داشتن پسر برای انجام مراسم مذهبی و انتقال اموال و ماندگاری نام فامیلی است. گونههای مختلف فرزند پسر برای اطمینان از پسر داشتن و همچنین ایجاد تمایز سلسلهمراتبی بین نوع فرزند پسر ایجاد شده است. تنها سه نوع فرزند - پسر زیستی زنوشوهر، دختر زیستی زنوشوهر که به عنوان پسر بزرگ شده است و پسر بیوه باکره از ازدواج بعد که به شوهر سابق منتسب میشود - تمام اموال خانواده را به ارث میبرند و بقیه هر چند پسر تلقی میشوند اما در مرتبه پایینتری قرار دارند.
در این صفحه تعداد 772 مقاله تخصصی درباره فرزندپذیری که در نشریه های معتبر علمی و پایگاه ساینس دایرکت (Science Direct) منتشر شده، نمایش داده شده است. برخی از این مقالات، پیش تر به زبان فارسی ترجمه شده اند که با مراجعه به هر یک از آنها، می توانید متن کامل مقاله انگلیسی همراه با ترجمه فارسی آن را دریافت فرمایید.
در صورتی که مقاله مورد نظر شما هنوز به فارسی ترجمه نشده باشد، مترجمان با تجربه ما آمادگی دارند آن را در اسرع وقت برای شما ترجمه نمایند.
در صورتی که مقاله مورد نظر شما هنوز به فارسی ترجمه نشده باشد، مترجمان با تجربه ما آمادگی دارند آن را در اسرع وقت برای شما ترجمه نمایند.