آشنایی با موضوع
رهیافت نهادی یا نظریه نهادی با عنوان؛ (Institutional Theory) یکی از ستونهای اساسی رشتهی سیاست میباشد. این رهیافت بر قواعد، رویه و سازمانهای رسمی حکومت تمرکز مینماید. روشهای آن عبارتند از: توصیفی ـ نهادی، قانونی ـ رسمی، و مقایسهای ـ تاریخی. این رهیافت از تکنیکهای تاریخدانان و حقوقدانان استفاده میکند و در پی ایضاح رابطه میان ساختار دموکراسی و راههایی که طی آن قواعد، رویهها و سازمانهای رسمی در محدود ساختن رفتار سیاسی موفق میشوند یا شکست میخورند، میباشد. رهیافت نهادی همچنان بهعنوان ویژگی تعیینکنندهی مکتب انگلیسی سیاست شناخته میشود. (از دید مکتب انگلیسی، این نهادهای بین المللیاند که به همکاریهای بینالمللی در جهت تأمین اهداف و منافع مشترک در جامعهی دولتها شکل میدهند) همچنین مطالعات قانون اساسی، ادارهی عمومی و نهادگرایی جدید همگی نهادها را بهعنوان نقطهی آغازین تحلیل خود در نظر میگیرند.
انواع نهادگرایی
1. نهادگرایى هنجارى: این اصطلاح به خاطر تأکید بسیار زیاد نویسندگان بر هنجارهاى نهادها انتخاب شده است که افراد چگونه عمل مىکنند و زفتار آنها چگونه تعیین مىشوند یا حداقل شکل مىگیرند.
2. نهادگرایى انتخاب عقلانى: آشکارترین تقابل با مفروضات نهادگرایان هنجارى، تقابل مکتب نهادگرایان انتخاب عقلانى است. عالمانى که در این چارچوب کار مىکنند بحث مىکنند که رفتارها همانا کارکرد قوانین و انگیزهها هستند. براى این گروه، نهادها، سیستمهاى قوانین و انگیزهها براى رفتار هستند که افراد تلاش مىکنند سود خودشان را به حداکثر برسانند. علاوه بر این نهادها مىتوانند به یکى از مسائل آزاردهندهی تحلیل انتخاب عقلانى پاسخ دهند که چگونه میان یک مجموعه خودمداران عقلانى تعادل به دست مىآید؟ این مدلها به روشنى کارکردگراست و بحث مىکنند که نهادها در جهت پاسخگویى به ضرورتهاى اقتصادى و اجتماعى شکل مىگیرند.
3. نهادگرایى تاریخى: براى عالمان آن، نقطهی عزیمت اساسى تحلیل، انتخابهایى است که اخیراً در تاریخ از هر سیستم حکومتى ساخته شده است. این انتخابهاى سیاسى اولیه و تعهدات نهادىشدهاى که آنها را رشد دادند براى تعیین تصمیمات بعدى مورد بحث قرار گرفتهاند. اگر ما این تصمیمات اولیه را در دورهی یک سیاست نفهمیم، در نتیجه فهم منطق توسعهی آن سیاست مشکل مىشود. همانطور که «کراستز» بحث کرده است، سیاستها وابسته به مسیرند و یک بار بر آن مسیر قرار مىگیرند و در امتداد آن تداوم مىیابند تا این که قدرى اجبار سیاسى به اندازهی کافى قوى آنها را از آن مسیر منحرف کند.
4. نهادگرایى تجربى: آنها معتقدند ساختار حکومت در روشى که در این سیاستها پردازش شدهاند و انتخابها به وسیلهی حکومتها ساخته خواهند شد تفاوت ایجاد مىکند. برخى از طبقهبندىهاى معمولترى استفاده مىکنند مانند تفاوت میان حکومت ریاستى و پارلمانى، در حالى که دیگران از طبقهبندىهاى تحلیلىترى استفاده مىکنند مانند نقاط تصمیمگیرى.
5. نهادگرایى بینالمللى: یکى از اشکال کمتر آشکار نظریهی نهادى، نهادگرایى بینالمللى است. با این وصف، ما به نقش ملل متحد یا صندوق بینالمللى پول ارجاع نمىدهیم، بلکه بیشتر به جایگاه نظرى نشان داده شده براى ساختار در توضیح رفتار دولتها و افراد ارجاع مىدهیم. یکى از روشنترین مثالها نظریهی رژیم بینالمللى است که وجود تعاملات ساختیافته را خیلى زیاد فرض مىکند، همانطور که در نهادهاى سطح دولت انتظار مىرود.
6. نهادگرایى انجمنى: میتوان آن را یک عبارت براى توصیف ساختیافتن روابط میان دولت و جامعه توصیف کرد. صنفگرایى و کثرتگرایى گروهى شامل تعامل ساختیافتهتر میان بازیگران رسمى و غیر رسمى در فرایند حکومت است و از این رو آنها به شأن نهادى رجوع مىکنند.
7. نهادگرایى جامعهشناختى: منظور آن نوع نهادگرایى است که در رشتههایى غیر از رشتهی علوم سیاسى، بویژه علوم اجتماعى رشد کرده است و افرادى مانند مارکس، وبر و دورکیم از بانیان آن به حساب مىآیند؛ هر چند تفاوت رهیافت هر یک از این متفکران نباید نادیده گرفته شود.
در این صفحه تعداد 348 مقاله تخصصی درباره نظریه نهادی که در نشریه های معتبر علمی و پایگاه ساینس دایرکت (Science Direct) منتشر شده، نمایش داده شده است. برخی از این مقالات، پیش تر به زبان فارسی ترجمه شده اند که با مراجعه به هر یک از آنها، می توانید متن کامل مقاله انگلیسی همراه با ترجمه فارسی آن را دریافت فرمایید.
در صورتی که مقاله مورد نظر شما هنوز به فارسی ترجمه نشده باشد، مترجمان با تجربه ما آمادگی دارند آن را در اسرع وقت برای شما ترجمه نمایند.
در صورتی که مقاله مورد نظر شما هنوز به فارسی ترجمه نشده باشد، مترجمان با تجربه ما آمادگی دارند آن را در اسرع وقت برای شما ترجمه نمایند.